زيبايي‌هاي عاشورا

سرهاي بريده، كودكان كتك خورده، زنان آواره و دشتي پر از خون و خونابه... زينب پيشاپيش آوارگان و رقيه با پاهاي تاول زده، با چشماني خيره به سر‌هاي بالاي نيزه در ميان شماتت كوفيان راه شام را در پيش گرفته‌اند. نمي‌دانم چه بود ولي حتماً هماني بود كه زينب گفت. ما آدم‌هاي مادي و دنيوي نمي‌توانيم درك كنيم ولي زينب درك كرد و گفت:‹ هيچ نديدم مگر زيبايي› و اين چه زيبايي است كه گلوي برادر بريده باشد، فرزندان وداع كرده باشند، دستان ابوالفضل سروقامت قطعه قطعه شده باشد ولي زينب بگويد:‹ هيچ نديدم مگر زيبايي.›

برف اومد گاز رفت

مهم نیست که شما چقدر بابت بارش برف خوشحالی من بابت این اتفاق اما زیاد خوشحال نیستم!

عرضم حضور شما که برف دو چهره داره :یک چهره آن سفیده مثل سفیدی برف و چهره دیگر سیاهه مثل سیاهیه همونی که روسیاهیش به زغال رفته!روی سفید اون نعمته و خدا رو شکر که این نعمت ارزونیه ما شد ولی روی سیاه اون...

تا حالا فکر کردین اونایی که سقف بالا سرشون چکه میکنه ،بچه هاشون کفش سالم و لباس گرم ندارن و این روز ها هم گازشون قطع شده با این نعمت چه جوری کنار میان؟بی خیال!عدالت و مهر ورزی تو پیست دیزین رو عشقه!